بیماریهای عصبی ناشی از کار چه بیماریهای سلسله اعصاب مرکزی و چه بیماریهای اعصاب محیطی از اهمیت خاصی برخوردار است و غالبا این بیماریها در اثر عوامل متعدد فیزیکی ، مکانیکی و شیمیایی مانند ارتعاش ، سروصدا ، فشار بر روی اعصاب یک ناحیه خاص از بدن مانند دستها و پاها و تاثیر موادی مانند سرب ، جیوه ، منگنز ، اکسید و کربن بوجود میآیند اما آنچه در اینجا مورد بحث قرار میگیرد بیماریهای روانی ناشی از کار میباشد. 20 درصد کارگران از نوعی ناراحتی روحی رنج میبرند و 30 درصد غیبتهای کار ، ریشه روانی دارند. از نظر طب کار خستگی مفرط (سورمناژ) بیش از عوامل دیگر در ایجاد اختلالات روانی دخیل است. و خستگی مفرط وقتی ایجاد میشود که خستگی روزانه بر اثر استراحت برطرف نشده و هر روز مقداری باقی مانده و روی هم انباشته میشود.
بزرگترین خطر سورمناژ در محیطهای کار ، مستعد کردن کارگران به حوادث ناشی از کار است.
علائم سورمناژ : کاهش قدرت کار ، کم حوصلگی ، بی علاقه بودن ، عدم تحمل شرایط کار ، عصبانیت ،سردرد ، درد ستون فقرات ، بی خوابی و در مراحل پیشرفته ، بی تفاوتی ،ضعف ، احساس حقارت ، حس کینه و تنفر ، رنج روحی ، اضطراب ، ترس
گرچه بیماریها و اختلالات روانی مرگ و میری در پی ندارند اما بدلایل ذیل اهمیت زیادی دارا میباشند :
1- بنابر اظهار بسیاری از مسئولین امور کارگری ، در شرایط فعلی ، از اهم مشکلات کارگران ، مسائل روانی ناشی از کار میباشد.
2 – جامعه کارگری ما روز بروز جوانتر میشود و کارخانجات هر چه بیشتر بطرف ماشینی شدن سوق داده میشوند و در نتیجه زمینه برای بروز بیماریهای روانی مهیا میشود.
3- عوامل زیان آوری که میتواند باعث بروز بیماریهای عصبی ناشی از کار شود مانند عوامل فیزیکی ، مکانیکی و شیمیایی در بعضی از واحدهای تولیدی وجود دارند ، در صورتیکه مسائل روانی در کلیه واحدهای صنعتی میتواند وجود داشته باشد.
4- مبتلایان به اختلالات روانی علاوه بر جان خود، در مراحل بحرانی بیماری ، مخصوصا هنگام کار با ماشینها ، ممکن است جان سایر کارگران را نیز در معرض خطر قرار دهند.
5- کارگران مبتلا به اختلالات روانی ، ناراحتیهای خود را به آسانی به خانواده و بخصوص کودکان منتقل میکنند.
باید یاد آور شد، کار تنها از نقطه نظر مادی و دریافت مزد ارزش ندارد ، بلکه برای اکثر افراد محل کار ، صحنه ظهور ارزشهای معنوی و مکان بروز خلاقیتها ، استعدادها و ابتکارات شخصی است و اگر محیط کار نتواند، نیازهای روحی فرد را برآورده سازد ، هر چند که کارگر حقوق مناسبی دریافت کند ، خشنود نخواهد شد و کم کم دچار مشکلات روانی خواهد شد. از این نظر معمولا کارها به چهار دسته بزرگ تقسیم میشوند :
1- نوع اول کاری است که انجام آن مستلزم کاربرد حس ابتکار و مهارت و تجارت فردی است و افراد در انجام آن از استعدادها و خلاقیتهای خود بهره میگیرند. انجام چنین فعالیتهایی فوق العاده باعث رضایت و خشنودی افراد میشود.
2- نوع دوم کاری است که در انجام آن از کمک شخص دیگری نیز استفاده میشود یک چنین کاری گرچه کاملا راضی کننده و اقناع کننده نمیباشد ولی معذالک در حد خود جالب و مطلوب میباشد.
3- نوع سوم ، کاری است که در جریان آن گروهی از کارکنان با یکدیگر همکاری دارند و تولید نهائی ، معرف کار دسته جمعی آنها خواهد بود.
4- سرانجام باید از کارهای شدیدا ماشینی و یکنواخت نام برد که سهم هیچکدام از کارگران در جریان تولید معلوم نیست و آنها در شرایط ناراحت کننده به فعالیت ادامه میدهند.
در جریان این نوع کارها است که کارگران دچار فشار روانی و خستگی زیاد شده و زمینه آنها برای ابتلا به بیماریهای روان – تنی آماده میشود.
منشاء مسائل و مشکلات روانی در محیط کار
1- مسائل ناشی از ” اتوماسیون ”
مسئله ماشینی شدن و اتوماتیک شدن مراحل تولید باعث شده که کارها بطور یکنواخت و کاملا تکراری انجام شده و این موضوع زمینه مساعدی را برای احساس عدم تحرک، بی تفاوتی و تنهایی به ارمغان میآورد.
کارگر امروز بدلیل مکانیکی شدن جریان تولید، کمتر حرکت بدنی انجام میدهد و با نشستن در کنار ماشین و فشار دکمههایی روز را به پایان میرساند که این مسئله بعد از مدتی خمودگی روحی، بی علاقگی و افسردگی کارگر را موجب میشود.
2- مسائل ناشی از مدیریت و سرپرستی :
اداره صنعت امروزه به گروههای متعدد کارکنان، در سطوح مختلف نیازمند است و هر فرد بطور خلاصه در زنجیره تولید حداقل با سه گروه شامل سرپرستان، همکاران و زیر دستان در ارتباط میباشد.
شناخت خصوصیات اخلاقی و حسن روابط با دیگران و همکاری صمیمانه میتواند محیط کار سالمی را ایجاد کند. بر عکس سوء مدیریت ، تبعیض ، تشویق و تنبیه بیمورد از عوامل ایجاد جو نامساعد میباشد.
3- مسائل روانی ناشی از وضعیت بهداشتی کارگاه :
محیط کار ، اثر قابل توجهی در بروز بیماریهای روانی کارکنان دارد. وجود عوامل زیان آور مانند سر و صدا و ارتعاش زیاد، رطوبت و حرارت کم یا زیاد، وجود انواع عوامل زیان آور شیمیایی مانند گازها، بخارات، مایعات و غیره ، کارکردن در شرایط نامناسب بدنی و مانند آنها و همچنین محروم بودن از حداقل تسهیلات بهسازی مانند حمام، رخت کنی ، سالن غذاخوری مناسب ، سرویس رفت و آمد ، مهد کودک و نظایر آنها از جمله عواملی میباشند که زمینه ساز بروز تظاهرات روانی در کارگران میباشند.
4- مسائل روانی ناشی از وضع اجتماعی ، اقتصادی و خانوادگی :
مسائل مادی و کمبودها، دوری محل کار از محل زندگی ، نداشتن اطمینان از آینده، مشاغل کاذب و کم زحمت اما با درآمد زیاد و مشکلات خانوادگی نیز میتواند بروز بیماریهای روانی را در کارگران تسهیل نماید.
5- سن :
از سن 50 سالگی به بالا بدلیل نیاز بدنی کارگران به استراحت بیشتر احتیاج دارند و در صورتیکه شغلی خارج از قدرت جسمی و روحی به افراد واگذار گردد، ممکن است باعث عدم دقت، بیخوابی ، خستگی و سرانجام پریشانی روانی در آنها بشود.
6- قبول مسئولیت بیش از قدرت روحی :
در صورتیکه کاری بیش از توان روحی و ظرفیت فکری به اشخاص واگذار گردد، فشار روحی ناشی از چنین وضع احتمال بروز عوارض روانی را در افراد زیاد میکند. همچنین اشتغال به چند کار و قبول مسئولیتهای متعدد نیز از عوامل مستعد کننده اختلالات روانی است.
7- شروع مجدد به کار بعد از حادثه یا بیماری :
در این حالت ، بخصوص اگر بازگشت به محیط کار ، زودتر از وقت معین باشد و یا کار با وضع جسمی و روحی کار تطابق نداشته باشد و یا اینکه کارگر بخواهد تظاهر نماید که دارای عیب و نقصی نیست. امکان بروز مشکلات روانی ، بسیار زیاد است.
8- مشکلات اولین برخورد با محیط کار
9- تحمیل مسئولیت بیش از حد
10- جلوگیری از ترقی
11- گروههایی که مدتها در انزوا بودند و کار میکردند
به علت وجود مشکلات روانی متعدد در مراکز تولیدی که به تعدادی از آنها اشاره شد. لازم به یاد آوری است که نمیتوان صنعت داشت اما پیامدهای آنرا نادیده گرفت، کار در معادن، کارگاه های تولیدی و مجتمعهای کشاورزی نیاز به روانشناسی دارد تا روابط انسانی بین روسا، کارمندان، کارفرمایان و کارگران را بهبود بخشد و به تامین بهداشت و سلامت روانی افراد کمک کرده ، مشکلات آموزشی و رفتاری کارگران را حل کند و در نتیجه ضمن مساعدت برای ایجاد جو روحی مطلوب ، بازده کار را افزایش دهد.
امروزه علاوه بر روانشناسی صنعتی که کاربرد روشها و یافتههای روانشناسی را برای حل مشکلات و مسائل صنعنی از قبیل استخدام ،شرایط کار ،خستگی ، دستمزد و آموزش کارکنان مورد مطالعه قرار میدهد . رشته دیگری بنام روانشناسی شغلی یا روانشناسی کار بوجود آمده که به مطالعه و تحلیل مشاغل، انتخاب شغل ، موفقیت شغلی ، رضایت شغلی ، امنیت شغلی و تغییر وضع و ترقی شغلی میپردازد.
علاوه بر مطالب گفته شده، مسائل ذیل نیز در بروز اختلالات روانی و بر هم زدن تعادل روحی کارگران سهم بسزایی دارند:
1-در اغلب موارد تکنیک و پیشرفتههای صنعتی در خدمت استثمار کارگر است در صورتیکه پیشرفت و تکامل صنعت باید علاوه بر سرعت بخشیدن بکار و تولید بیشتر ، راحتی و آسایش کارگر را نیز تامین نماید.
2- در اغلب موارد ، فعالیتها به صورتی تنظیم شده است که روابط کارگر و کارفرما بر پایه اصول صحیح انسانی استوار نمیباشد و حرکات اندیشه که باید ” دوسویه” باشد به حرکاتی کاملا ” یک سویه” تبدیل شده است. بعبارت دیگر کارفرما فقط دستور دهنده و کارگر دستور گیرنده است.
3- درکارگاه های قدیم کارگران بیشتر از نیروی باز و فکر خود استفاده میکردند. در صورتیکه امروزه کار اغلب با نیروی فکری کارگر انجام میشود، که میتواند خستگی بیشتری را در پی داشته باشد.
بعضی از راههای پیشگیری از بروز خستگی و بیماری های ناشی از عوامل روانی :
1- باید فیزیولوژی کار بررسی و به انسان امکان داده شود که بدون خستگی همراه ماشین کار کند و کار ماشین با شرایط انسانی ، طوری تطبیق داده شود که ماشین بر انسان غلبه نکند و انسان خود را در برابر آن عاجز ببیند.
2- محیط عمومی کار و شرایط بهداشتی آن رعایت شود.
3- با کمک روانشناس اجتماعی ، روابط ها را مورد توجه قرار دهیم.
4- هر کارگری را باید بر حسب ظرفیت روانی و جسمانی او به کار متناسب گماشت.
5 – کار کارگر باید جوابگوی احتیاجات او و خانوادهاش باشد و کارگر از کار خود احساس رضایت خاطر کند.
6 – باید کارگر برای کار آمادگی قبلی کسب کند.
7- در محیط کارگاه باید نظم و ترتیب صحیح برقرار شود.
8- ساعات کار روزانه و تعداد روزهای کار در هفته نباید از حدود پیش بینی شده تجاوز نماید.
9- هر کارگر باید از حد توانایی خود با خبر باشد و در تمام عمر از آن تجاوز نکند.
10- چون ممارست و تجربه کاری در پیشگیری از خستگی اهمیت دارد از افراد با تجربه استفاده شود.
11- کارها طوری ترتیب داده شود که کار بدون زحمت زیادی انجام شود.
12- سرعت انجام کار باید در حد متعادلی باشد تا از انقباضات پی در پی عضلات و خستگی های ناشی از آن جلوگیری شود.
13- چون کار یکنواخت اغلب خسته کننده است . امکان تنوعی در کار در پیشگیری از خستگی موثر خواهد شد.
14- در فواصل معین کارگران باید بتوانند با استراحت کوتاه و نوشیدن مایعات مناسب دفع خستگی کنند.
15- در مورد کارهای سخت بهتر است اضافه کاری انجام نگرفته و در مشاغل عادی از 4 ساعت در روز تجاوز نکند.
16 – استفاده از تعطیلات و مرخصی سالیانه اهمیت زیادی در جلوگیری از عوارض خستگی دارد.
17- چون کار در شب خسته کننده تر از روز میباشد حد امکان باید از کار در شب جلوگیری شود.
18- کارگران را باید تشویق به استفاده از تفریحات سالم بخود تا خستگی آنها رفع شود.
19- آسایش روانی کارگران در خارج از کارگاه باید مورد توجه قرار گیرد.
20- باید از فعالیت های غیر شغلی زیان آور چون شب زنده داری ها ، کار زیاد در منزل جلوگیری کرد.
21- تمرینهای مربوط به تمدد اعصاب از قبیل در حالت استراحت کامل قرار گرفتن ،فراغت خاطر به دست آوردن و به چیزی فکر نکردن و تمرینهای بدنی معتدل بخصوص حرکات خیلی سبک و تنفس عمیق و آرام در هوای آزاد از جمله کارهایی هستند که در رفع خستگی موثر است.
22- چون استفاده از مواد محرک مانند قهوه، چای ، سیگار ، داروهایی چون کافئین در رفع خستگی اثر چندانی ندارند و در مواردی نیز مضر واقع میشوند و عوارض بر جای میگذارند بنابراین از استفاده از این قبیل مواد به منظور رفع خستگی جدا باید خودداری شود.
درمان خستگی و بیماریهای روانی :
الف) درمان خستگی
خستگی عادی احتیاج به درمان ندارد و در اثر استراحت رفع میشود.
ولی در خستگیهایی که احتیاج به درمان دارند قبل از هر کدام باید به جستجوی علت پرداخته و در جهت رفع آن اقدام کرد. ولی اگر علت خستگی مشخص نباشد میتوان از روشهای مختلف درمانی نظیر درمانهای فیزیکی ، شیمیایی ، عصبی و روانی استفاده نمود.
درمانی فیزیکی :
ساده ترین درمانهای فیزیکی ماساژ میباشد. در بعضی موارد میتوان از ارتعاشات که ماساژهای کوچک به شمار میآیند و اثرات حرارتی اشعه مادون قرمز (IR) و ماوراء بنفش (U.V) ، تحریک موضعی ، حمامهای گرم در آبهای معدنی استفاده کرد.
درمان شیمیایی :
داروها و مواد شیمیایی چون اکسیژن ، ویتامینها ، آدرنالین ، هورمونها، اسیدهای آمینه وجود دارند که میتوانند به رفع خستگی کمک کنند.
درمان عصبی :
هر وسیلهای که بتواند از فعالیت ارتباطی اعصاب بکاهد در رفع خستگی موثر است مثل داروهای آرام بخش .
درمان روانی :
در کسانیکه خسته هستند و بی حوصله میباشند و نمیدانند چه میخواهند و چه باید بکنند باید کمک به درک حال آنها و واقعیات موجود کنیم و باید به آنها اطمینان دهیم درمان میشوند.
ب) درمان بیماریهای روانی
به دو روش 1) روشهای پزشکی 2) روشهای پسیکوتراپی، الکتروشوک و جراحی از جمله روشهای پزشکیاند.
استرس شغلی :
کلمه استرس شغلی به معنی فشار و نیرو است و منظور از کاربرد متداول این کلمه فشارهای روحی و روانی وارده بر انسان است. انباشته شدن رویدادهای مختلف اعم از رویدادهای زندگی ، اجتماعی ،شغلی و ... که سازگاری فرد را با وضع موجود بر هم میزند موجب استرس میگردد.
هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند و در او پاسخی برانگیزد عامل استرس زا شناخته میشود. این عامل ممکن است یک واقعه، موقعیت ، شرایط ، مشکل ، شخص ، شئی ، شغل .... باشد. دکتر هانس سلیه : استرس را پاسخی میداند که بدن در برابر درخواستهای وارده ، نشان میدهد. اگر استرس به مدت طولانی ادامه پیدا کند ، بدن به آن عادت خواهد کرد و وارد مرحله تطابق و مقاومت خواهد شد. در صورت تداوم استرس ، بدن سرانجام وارد مرحله خستگی میشود.
تعریف کامل استرس :
استرس مجموعه واکنشهای جسمی ، روحی و روانی ، ذهنی و رفتاری است که ارگانیسم انسان در برابر عوامل درونی یا بیرونی بر هم زننده ثبات و تعادل طبیعی و درونی بدن نشان میدهد.
استرس یکی از مشکلات بسیار مهم و روز افزون بهداشت کار است و از نظر اقتصادی یکی از علل بازدارنده ، محسوب میگردد. انباشته شدن عوامل یا وضعیت های مرتبط با شغل که معمولا استرس زا نیز هستند،باعث ایجاد استرس شغلی میشوند.
پس استرس شغلی ، استرسی است که فرد معینی بر سر شغل مشخصی دستخوش آن میگردد. بسته به تجربه فرد شاغل ، میزان قدرت و ضعف او در مواجهه با شرایط موجود و شخصیت او ممکن است دچار مشکلاتی شود که شامل مشکلات روانی ، جسمانی و رفتاری میباشد. از مشکلات روانی میتوان از نارضایی شغلی نام برد که شخص با بی میلی و با تاخیر به سرکار خود میآید و باعث غیبت از کار ، رها کردن شغل ، افزایش حوادث ناشی از کار و کاهش بهره وری میگردد.
از بیماریهای جسمی مرتبط با استرس شغلی میتوان به بیماریهای قبلی عروقی ،گوارش ، پوستی و ... اشاره کرد. از مشکلات رفتاری ، مصرف روز افزون مشروبات الکلی و مواد مخدر ، رفتارهای ستیزه جویانه در برابر همکاران و اعضای خانواده، خودداری از کارکردن و .. است. استرس شغلی ایجاد هزینههایی میکند.
شیوههای مداخله سازمانی در کاهش استرس :
1- کاهش فشار و بار کار 2- سازماندهی مجدد وظایف محوله جهت تصمیم گیری و خلاقیت کارگر 3- بهبود ارتباط سازمانی 4- گسترش برنامههای مساعدت کارگران و آگاهی سرپرستان از استرس 5- مشاوره فردی و گروهی 6- برقراری فرآیند مقابله
اثرات نوبت کاری بر سلامت :
ساعات معمول کار روزانه از 6 صبح تا 6 بعداز ظهر میباشد. هر نوع کاری که خارج از این ساعات انجام شود را نوبت کاری یا کار شیفتی میگویند. نوبت کاری یک برنامه کاری غیر استاندارد میباشد.
بسیاری از صنایع و کارخانجات از قبیل صنایع فولاد ، ذوب آهن ، نیروگاههای برق و به طور کلی هر صنعتی که دارای ماشین آلات تولید گران قیمتی باشد و همچنین مشاغل خدماتی مثل پرستاری ، حمل و نقل ، نیروهای انتظامی نیاز است افراد در 24 ساعت شبانه روز کار کنند و نوبت کاری انجام دهند. تقریبا 20 درصد کارگران تمام وقت دارای کار نوبتی میباشند.
نوبت کاری اثر نامطلوب بر سلامت و ایمنی کارگران دارد و بر میزان تولید و بهره وری تاثیر دارد و میکاهد در انسان سه نوع ریتم بیولوژیک مشاهده میشود 1) ریتم سیر کادیان ، چرخههایی به مدت یک شبانه روز میباشند 2) ریتم اولترادیان ، چرخههای کمتر از یک شبانه روز دارند. مثل فواصل 90 دقیقهای بین مراحل REM و خواب 3) ریتم اینفرادیان ، فرکانس آن بیش از یک شبانه روز میباشد مثل سیکل قاعدگی
یکی از ویژگیهای سیستم سیر کادین طبیعی ، تعامل آن به کند کارکردن است. چنانچه ساعت بیولوژیک از عوامل خارجی متاثر نگردد دارای یک سیکل و چرخه 25 ساعته خواهد بود .از این مطلب این نکته کاربردی حاصل میشود که تطابق سیستم سیر کادیان هنگام چرخش نوبت کاری در جهت حرکت عقربههای ساعت (صبح – بعدازظهر – شب ) راحتتر از زمانی است که چرخش نوبت کاری در خلاف جهت حرکت عقربههای ساعت (شب – بعدازظهر – صبح ) باشد.
تعداد بسیار زیادی از متغییرهای فیزیولوژیک ، روحی روانی و رفتاری نظیر درجه حرارت بدن ، کورتیکواستروئیدها ، عملکرد قلب و عروق ، ترشح آنزیمهای معده ، حافظه دور و نزدیک ، خلق و خو و بسیاری از موارد دیگر از ریتم سیر کادیان پیروی میکنند.
سیستم سیر کادیان ترتیب وقایع فیزیولوژیک داخلی و متابولیسم را هماهنگ کرده و سبب همزمانی این وقایع با تغییرات شبانه روز میگردد.
شکایت های مربوط با اختلال سیستم سیر کادیان با اصطلاحاتی نظیر دیسکرونی ، دیسکرونیسم یا دیسکرونوز بیان میشود. عقیده بر این است که شکایتهای مرتبط به عدم تحمل نوبت کاری به احتمال قوی به حساسیت افراد نسبت به دیسنکرونیزاسیون داخلی مربوط است.
نوبت کاری ممکن است با ریتمهای بیولوژیک درونی کارگر مقابله نماید و برای سیستم سیر کادیان او مخرب باشد. از این رو نوبت کاری سبب دسنیکرونیزاسیون داخلی میشود.
نوبت کاری موجب اختلال خواب ، پیامدهای روحی روانی ، اختلالات گوارشی پیامدهای قلبی عروقی ، یافتههای تولید مثلی میشود.
هدف از برنامه ریزی منظم نوبت کاری به حداقل رسانیدن اثرات زیانبار بالقوه نوبت کاری بر روی سلامتی خواب و کارایی کارگران میباشد.
اختلالات روانی که در محیطهای صنعتی بیشتر دیده میشوند عبارتند از :
1- نوروز Neurosis
حالت خودآگاه از اختلالات روانی است و به دو دسته تقسیم میشود :
الف – نوروزهای ضربهای
که معمولا در هنگام بازگشت کارگران آسیب دیده پس از طی دوره بیماری یا حادثه به سر کار خود دیده میشود. در این حالت کارگر دچار اضطراب و وحشت بوده و کمخوابی و بی اشتهایی از علائم آن است.
ب – نوروزهای ناشی از ضربه قابل جبران بوسیله پرداخت کمکهای مالی :
که با پرداخت پاداش ، دلجوئی و عنایت بیشتر به کارگر قابل جبران و بهبودی است.
3- پسیکوز psychosis
حالتی است که در آن بیمار آگاه از اختلالات روانی خود نبوده و رفتار و کردارش منحرف شده است.
اقدامات پیشگیری کننده :
1- انجام معاینات قبل از استخدام و سنجش توانائیهای جسمی و روانی کارگران و همچنین اندازه گیری بهره هوشی و استعداد آنها برای کار مورد نظر .
2- انجام معاینات دورهای و مشاوره روانی به منظور تشخیص زودرس اختلالات روانی .
3- انجام تستهای گروه سنجی بطوریکه کارگران بطریقی انتخاب شوند که همدیگر را تکمیل نمایند، نه آنکه باعث تخریب یکدیگر شوند.
4- ایجاد حس تعاون و برانگیختن حس همکاری بین کارگران از طریق مدیریت کارخانه بطوریکه کارگران خود را هر چه بیشتر در تولید محصولات شریک بدانند.
5- بهسازی محیط کار و کنترل عوامل زیان آور مانند گرما ، نور ، سروصدا، ارتعاش و مواد شیمیایی که بر روی اعصاب کارگران اثر میگذارد.
6- تنظیم ساعات کار و استراحت کارگران به طور صحیح و به منظور پیشگیری از خستگی مفرط .
7- تشویق کارگران به ورزش کردن با احداث ورزشگاه و سالنهای ورزشی در مجاورت مراکز تولیدی .